دانلود متن نوشتاری(word)جلسه سوم واژه های آسمانی -ضمن خدمت فرهنگیان

ساخت وبلاگ
خستگی'>خستگی هایی از جنس درداحساس درد هایت تنها برای خودت استقابل انتقال نیستکسی شریک دردت نیستبیان درد چیزی جز خود آن استبیان دردها تورا سبک و مردمان را ملول و آزرده می سازد.تکرار درد هایت رمیده گی می آوردخستگی های درد و درد های خستگی تو را از خود بی خود می کنند. از طبیب و درمان کاری ساخته نیستخواب و بیداری هردو دردآور و خستگی آور می شودنه خود می شناسی و نه دیگرینه بیگانه نه خویشحال خوب و بد بی معنی می شوندآنگاه درد و خستگی همه وجودت را فرا می گیرد کهسلام ها اگر هم گهگاهی گوشت را بنوازد بوی وظیفه میدهند نه محبت و صدقگپ و گفت ها اگر لحظه ای اتفاق افتد بوی گل های مصنوعی می دهندنیایش ها تنها دست را به سمت بالا می کشانند و دل همچنان در زیر زمین محقر و تاریک مانده است.عقل اسیر خواسته‌هادل سرشار از پویایی و جسم فروریخته و در کاستن و کاستندلت لک بزند برای رفتن و پاهایت ناتوان از ایستادن چه رسد به رفتندر آرزوی درنگی بر بنیان هستی ات ،راهت، چگونگی عبور و گذرت ،قرارگاهت بس است دیگر... + نوشته شده در  دوشنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ساعت 22:59&nbsp توسط سید محمد عبداللهی  |  دانلود متن نوشتاری(word)جلسه سوم واژه های آسمانی -ضمن خدمت فرهنگیان...
ما را در سایت دانلود متن نوشتاری(word)جلسه سوم واژه های آسمانی -ضمن خدمت فرهنگیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smabdollahi42 بازدید : 10 تاريخ : شنبه 29 ارديبهشت 1403 ساعت: 3:38

کجا رَوَم چه کنم چاره از کجا جویم‌؟که گَشته‌ام ز غم و جورِ روزگار مَلولمنِ شکستهٔ بدحال زندگی یابمدر آن زمان که به تیغِ غَمَت شَوَم مَقتولخراب‌تر ز دلِ من غمِ تو جای نیافتکه ساخت در دلِ تنگم قرار‌گاهِ نزولانسان وقتی به فقر وجودی خود آگاه باشد عاشق آن بی نیازمی شود و سرِ کویِ محبوب بی نیاز منزل می گزینداو به خوبی می داند که زَر و دارایی هایِ مادیِ این جهانی و قدرت و مقامِ و موقعیت و شهرت و اعتبار دنیویِ او برای نیلِ به هدف که دیدارِ دیگرباره معشوق است کارآیی ندارد و جواب نمی دهد.و همچنین او می داند نه باب و دری برای ورود به ساحتِ کبریاییِ او وجود دارد و نه امکانِ خروج از کویِ حضرتش، چرا که هیچ جایی نیست که در حیطه‌ی اقتدار و پادشاهیِ او نباشد.بنابراین عاشقی که از جور و جفا و غمِ روزگار و بی مهری آدمیان ملول و دلگیر شده است به کجا رَوَد و چاره کار را از چه کسی جویا شود، پناهی جز او وجو ندارد.گرفتاری های روزگار مادی وقتی گریبانِ انسان را می گیرد آن کس که از منظرِ نرگسِ جادو و رعنایِ خدا به هستی می نگرد به اعتباریات دنیای گذارا التفاتی ندارد در این حال است که روزگار رویِ خوشش را از انسانی که جهان را با چشمِ جهان بین و نه جان بین نگاه می کند دریغ می دارد تا به این وسیله یادآوری کند که باید از طریقِ نرگسِ رعنا و زیبایِ او جهان را ببیند.انسانی که از جور و جفایِ روزگار ملول گشته است و به هر دری می زند بجز درد و محنت نصیبی نمی بَرَد و شکست خورده و بد حال می شود آنگاه به زندگیِ حقیقی دست می یابد که علتِ اینهمه ناکامی هایِ خود را در تغییرِ نگرش به جهان و دیدن بر حسبِ نرگسِ رعنایِ خداوند بیابد و این تغییرِ نگاه حاصل نمی گردد مگر اینکه به تیغِ غمِ عشقِ حضرتش گرفتار آید، تا دلش به عشق زنده دانلود متن نوشتاری(word)جلسه سوم واژه های آسمانی -ضمن خدمت فرهنگیان...
ما را در سایت دانلود متن نوشتاری(word)جلسه سوم واژه های آسمانی -ضمن خدمت فرهنگیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smabdollahi42 بازدید : 5 تاريخ : چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 ساعت: 9:13